۱۳۸۳/۰۳/۱۱ | ۲۱:۲۱
غضنفر

ايران و آمريكا
به غضنفر گفتند: شنيدي آمريكا عراق رو زده؟
گفت: اگر ايران هم كويت رو بزنه با آمريكا مي ريم فينال.




رمي جمرات
غضنفر رفت حج. وقتي زمان رمي جمرات داشت به شيطان سنگ مي زد، اين قدر سنگ انداخت تا سنگهاش تموم شد، بعد شروع كرد به فحش دادن.




هل نده
غضنفر داشت تو خيابون مي رفت. شنيد يه خانومي داره دعا مي خونه و به خدا مي گه: خدايا يه شوهر خوشگل براي من بفرست. غضنفر در حالي كه به طرف خانومه مي رفت، مي گفت: خدايا هلم نده، خدايا هلم نده


۱۳۸۳/۰۳/۰۷ | ۱۷:۳۹
شاگردي از استادش پرسيد:" عشق چست؟"
استاد در جواب گفت:"به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش که نمي تواني به عقب برگردي تا خوشه اي بچيني!"
شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتي طولاني برگشت. استاد پرسيد: "چه آوردي؟"
و شاگرد با حسرت جواب داد: "هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه هاي پر پشت تر ميديدم و به اميد پيدا کردن پرپشت ترين، تا انتهاي گندم زار رفتم ."
استاد گفت: "عشق يعني همين!"

شاگرد پرسيد: "پس ازدواج چيست؟"
استاد به سخن آمد که:" به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور. اما به ياد داشته باش که باز هم نمي تواني به عقب برگردي!"
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهي با درختي برگشت. استاد پرسيد که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: "به جنگل رفتم و اولين درخت بلندي را که ديدم، انتخاب کردم. ترسيدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالي برگردم."
استاد باز گفت: "ازدواج هم يعني همين!!"

نوشته شده توسط فردين روزبهاني

گنجيشك كوچولو تو يك روز سرد زمستون داشت بالاي يك مزرعه
پرواز ميكرد. هوا اونقدر سرد بود كه بعد از يك مدت
گنجيشك كوچولو تو هوا يخ زد و افتاد پايين. يك مدت
همينطور مثل يك گلولة يخ زده اونجا افتاده بود كه يهو
آقا گاوه كه داشت ازونجا رد ميشد يك تاپالة مشتيِ با پدر
مادر(!) انداخت رو گنجيشك كوچولو. چند دقيقه بعد گرماي
مطبوع تاپالة آقا گاوه يخ گنجيشك كوچولو رو آب كرد و
گنجيشك كوچولو هم كه حالا حسابي گرم شده بود، از شدت
خوشحالي شروع كرد به آواز خوندن. صداي آواز گنجيشك
كوچولو رسيد به گوش آقا گربه كه از همون نزديكي ميگذشت و
اون هم صدا رو دنبال كرد و اومد بالاسر تاپالة آقا گاوه
و با دقت گنجيشك كوچولو رو از اونتو درآورد و بعد هم با
لذت خوردش.

- نكتة مديريتي اول) هركسي كه تا گردن ميرينه به آدم،
دشمن آدم نيست!
- نكتة مديريتي دوم) هركسي كه آدم رو از تو گه نجات
ميده، رفيق آدم نيست!
- نكتة مديريتي سوم) اگه تا گردن تو گـه گير كردين،
لااقل دهنتون رو ببنيدن
۱۳۸۳/۰۲/۲۱ | ۱۵:۱۸
نمی دانم چرا قادر متعال از همه سر نوشتهای دنیا رنج را برایم رقم زده است.
یعنی من نباید بتوانم سرم را در آبشخور خود کنم و به هیچ چیز و هیچ کس کاری نداشته باشم .خدایا خودت راحتم کن.
۱۳۸۳/۰۲/۱۹ | ۲۱:۴۹
webnevesht
درباره فيلم مارمولک


روحانيت تا دوستاني مثل آنها که عليه فيلم مارمولک کارشکني کردند و اين فضا را به وجود آوردند دارد، هيچ نياز به دشمن ندارد.

مارمولک فيلمي است که با زبان طنز و تصوير بهترين همدلي با روحانيت را نتيجه مي دهد. وقتي چندي پيش بازي مسخره اعلام اکران و اعتراض متقابل در مورد مارمولک بلند شد به عنوان يک روحاني بر مظلوميت روحانيت دلم سوخت. تمام فکرم اين بود که جدايي اين تصميم گيران و فاصله آنان با مردم چگونه دوباره به حيثيت آسيب ديده روحانيت آسيب جدي وارد کرده است.

آخر وقتي اکثر سينماروها اساساً اعتقاد دارند روحانيت يعني همان شخصيت واقعي پرستوئي در فيلم مارمولک ، چه دفاعي بهتر از اين فيلم هست که بتواند اعلام کند که آخوند جماعت هم مثل ديگران داراي طيف هاي مختلفي هستند!

و اگر مثلاً چند ديالوگ هم حذف نمي شد، مردم آن ديالوگ ها را نخواهند گفت؟ از آن ديالوگ ها در ادبيات روزانه شان استفاده نمي کنند؟

من شخصاً به عنوان يک روحاني به سازندگان و تهيه کنندگان و نويسندگان اين فيلم تبريک مي گويم. البته عده اي هم که همه چيز را يک بازي حکومتي مي دانند اعتقاد دارند و نوشته اند که اصلاً اين بازي حکومت بوده که فيلم فروش بيشتري کند. گرچه اين اتفاق افتاد و اين فعل و انفعالات در فروش بي نظير مارمولک مؤثر بود ولي باور کنيد که اگر اينقدر امکان هماهنگي در کشور وجود داشت و امکان تنظيم سناريوي اين بازي بود، وضع کشور بهتر از اين مي شد.

مارمولک فيلمي است که بخشي از نجواهاي جامعه را علني کرده و آن را تصحيح نموده است. گرچه بخشي از فيلم متلک به ما آخوندهاست که در همه چيز منجمله فيلم و اينترنت دخالت مي کنيم ولي من به خودم نگرفتم و لذا اينجا از بازي خوب همه بخصوص پرستوئي و سناريو قوي و کارگرداني و تهيه کنندگي و فيلمبرداري و مونتاژ و ادبيات خوب فيلم تقدير مي کنم.

در يک اکران نسبتاً خصوصي که فيلم را ديدم، عده اي از مسئولان هم بودند، تنها آخوندش من بودم. قبل از فيلم هم گفتم که بابا اين فيلم به ما آخوندها مربوط مي شود، شما چرا آمديد. با شوخي گفتند که آمديم عقده مان را خالي کنيم!

اگر هرچيزي که در کادر بسته به جامعه ارائه مي شود، مثل روحانيت، از آن کادر بيرون بيايد و واقعيت آن براي جامعه مشخص شود، حتماً به سود آن خواهد بود.

حالا اميدوارم با اين تعريف هاي من از فيلم که معتقدم مارمولک به نفع روحانيت است، مشتري فيلم کم نشود و الّا بچه هاي دست اندرکار فيلم حتماً شاکي خواهند شد.
webnevesht
 
Bottom