۱۳۸۲/۰۸/۲۶ | ۱۳:۲۸
خیلی تو ورقه های سفید نوشتم اما نمیدونم چرا هیچی رو واسه اینجا نمی تونم بنویسم
خیلی عقب مونده شدم
از دست خودم ناراحتم ..حالا چرا بماند...انگار دارم گناه میکنم
خیلی خسته ام نمیدونم هیچ حرفی تو مغزم رشد نمیکنه
هیچ مطلب تازه ای تو من جون نمیگیره
خیلی حرف دارم اما انگار زبونم واسه حرفام کمه
دلم میخواد داد بزنم اما واسه چی نمیدونم
خیلی کلافه ام
اما هیچی ندارم بگم
واقعا هیچی
واقعا میخوام فرار کنم اما کجا برم
میخوام بخونم اما واسه کی؟
میخوام ساز بزنم اما واسه کدوم گوش؟

فردین 2
 
Bottom