نامه سرگشاده انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تبريز و علوم پزشکي خطاب به رياست جمهوري

بسم الله الرحمن الرحيم
(( ولا تلبسوالحق بالباطل وتکتموا الحق و انتم تعلمون )) بقره / 40

جناب آقاي سيد محمد خاتمي رياست محترم جمهوري اسلامي ايران
سلام عليکم
آنروز که معجزه تاريخ انقلاب به اراده ملت رخ داد و شما را با هزاران اميد به رياست جمهوري(!) برگزيديم قلم بدست گرفتيم و گفتيم که تاريخمان را خود خواهيم نوشت ؛ گفتند که ما نهايت دفتر ايام شما را ورق خواهيم زد .
گفتند که خاتمي ، خاتمه انقلاب و اسلام است ؛ گفتيم که خاتمي فاتحه و آغازي است براي همه اميدهايمان ، براي همبستگي ، براي پيشرفت و براي آرزوهاي چند ساله ملت مسلمان ايران .
گفتند که خاتمي نيز از خودمان است ؛ گفتيم که ما اشک شوقمان را بدرقه راهش کرده ايم .
گفتند خاتمي توان و ظرفيت پيشبرد اهداف شما را ندارد و ياوه گويي بيش نيست ؛ گفتيم که خاتمي صبورانه و با ظرافت و تدبير پرچم اصلاحات را بردوش کشيده ، به پيش خواهد برد
گفتند که خاتمي به آرمانهاي شما وفادار نيست و به شما خيانت خواهد کرد ؛ گفتيم که او در پيشگاه قرآن و ملت سوگند ياد کرده که پاسدار حقوق ملت باشد .
گفتند که خاتمي آمده تا تضمين کننده حکومت حاکمان باشد ؛ گفتيم که او آمده تا حاکمان را به حکمراني خوب فرا بخواند .
... و اکنون که اميدهاي ملت بر باد مي رود و خانه ملت جولانگاه سوداگران قدرت مي شود و در شما نيز تواني براي ادامه مقاومت مشاهده نمي شود و اکنون که شما نمي توانيد به سوگندتان وفادار بمانيد و ملت سالها بايد کفاره سوگند شما را پس بدهد و اکنون که خفاشان تاريکخانه اشباح در سردي زمستان سياست ، با آتشي که برپرچم اصلاحات زده اند گرم مي شوند بگو ! به ما بگو که پاسخ اين طعنه ها و پاسخ (( ديديد گفتيم ! )) ها را چه بگوييم ؟
و آيا سخني مانده که با ما بگويي ؟ و آيا سخني هست که بگوييم ؟
و اندک شرري هست هنوز ؟


و من ا... التوفيق
انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تبريز و علوم پزشکی