ریگی از روی زمین برداریم...وزن بودن را احساس کنیم.
هزاران نفر دعا می کنند که باران ببارد.....................................................
غافل از اینکه خدا با کودکی است ..........................................................
که کفشهایش سوراخ است.....
وبگشت
وبلاگستان
زائرنیمه پنهان
خدابود و دیگر هیچ...
دیوانه
ای دل غافل
خانم بهرفتار
خانم شریفی
خانم موذنی
رضا حبیبی
رضا غیاثوند
علی ابراهیم پور
علی شامحمدی
موسی اشرفی
هیئت مکتب الشهدا
وحید تنباکوسازان
نوشتههای اخیر
- فاطمه ، فاطمه ، فاطمه. چه بگویم ؛ بگویم انسیه حورا...
- بالاخره رفتم حرم؛انقدر جلوی حرم وایستادم تا خودش ا...
- ديشب رسيديم به مشهد.توي راه سه تا كتاب رو تونستم ت...
- خدایا حال و روز من از روز برایت روشن تر است که تو ...
- و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین خیلی سخت است ، عالم...
- بالاخره بعد از مشقتها و بدبختي ها و پيدا نكردن است...
- با یکی از دوستان رفتیم به اصطلاح سینما. توافقا به ...
- با یکی از دوستان رفتیم به اصطلاح سینما. توافقا به ...
- گفتم تو شيرين مني گفتا تو فرهادي مگر؟ گفتم خرابت م...
- نفس خود را هفت بار نکوهش کردم: اولین بار هنگامی که...
Bottom
ارسال یک نظر
<< صفحه‌ی اصلی