۱۳۸۳/۰۷/۲۴ | ۱۸:۵۷
به نام خداي دل
امروز پونزده اكتبر است و روز جهاني عصاي سفيد. اين سطور را مي نويسم به ياد سلمان ؛ همو كه با وجود نابينايي ظاهري اش از همه ما بيشتر مي ديد و به من آموخت زندگي كردن را و مردن را و دوست داشتن را وفقررا. همو كه با وجود سن كمش استاد من پر ادعا شده بود ، هم او با آن زبان شيرينش. او كه اواخر حس شنوايي اش را هم از دست داده بود و باز وقتي به كنارش مي رفتم مي شناخت مرا و هنوز اميد در قلب كوچكش مي تپيد و بود و هست. هم او كه فهماند به من بودن را و ياد داد شدن را. يادش گرامي.....و به ياد پدر بزرگم كه بابا خدايش مي خواندم ، با آن چشمان كه به زحمت شبهي از من تشخيص مي داد ولي عشق را با اشتياق بر من مي باراند. خدايش بيامرزاد...


خدايا شكرت ، سه نعمت به من بخشيدي كه شكرش از عهده من بر نمي آيد، عشق و فقر و تنهايي. با تمام وجود شكر....



 
Bottom