۱۳۸۳/۰۸/۱۸ | ۰۷:۲۱

به نام خداي علي
دلم بد جوري گرفته . تو مراسم اطعام ايتام با يه خانواده آشنا شدم تو خيابون خودمون ، چنتا كوچه اونور تر . ديشب با مادرم رفتم تا در خونشون ، نمي دونستم مادرم گاها بهشون سر مي زنه. پدر خانواده چند سال پيش از رو داربست افتاده بوده و بعد كلي خرج و حراج زندگي و دوا درمون ، فوت شده و مادر خانواده هم كه تو خونه مردم كلفتي مي كرده ، حالا تمر مغزي گرفته و ماهي يه بار شيمي درماني ميشه ، البته الحمدلله مجاني.
سه تا دختر دارن، يكي دانشجو الهيات قم، يكي دانشجوي علوم قرآني ملاير و يكي هم سال دوم دبيرستان .
و اما اين كميته مثلا امداد امام ؛ فكر مي كنيد چقدر كمك به يه اينجور خانواده هايي مي كنن.سه ماه هفت هزار تومن، درست خوندين ، هفت....... هزار....... تومن. راستشو بخواين اينم خيلي زياده ، تا حالا وارد دم و دستگاه و بوركراسي عريض و طويل كميته امداد شدين. فكر كنم واسه هر محروم تو جامعه ، يكي دو نفر هم مفت خور و كارمند كميته امداد باشه. خوب معلومه كه ديگه هيچي به خود محروماي جامعه نمي رسه.
تازه مردم هم كه فقط حرف مي زنن و حرف. تو همين كوچه خودمون فكر نمي كنم بيشتر از يكي دو خانوار مستحق باشن ، اگه كل محله بخوان راحت مي تونن زير پر و بال اين يه خونوار رو بگيرن. تو كوچه اي كه همه رده بالاي سپاه و گردن كلفتاي بنياد شهيد و جانباز و آزادن ، كسايي كه ادعاي كمك به خلق و الله و انقلابي بودنشون گوش فلك رو كر كرده ، اين به كجاي آدماش بر مي خوره.
تازگييا با يه خانم آشنا شدم كه معروفه به هلن كلر ايران. خانم مهتاب علي محمدي ، هم چشماش نمي بينه و هم گوشاش نمي شنوه ، البته قبلا نيمه بينا بوده و چند ساله كامل كور شده. ايشون دانشجوي دكتراي ادبيات ايتاليايي دانشگاه رم هستن و من افتخار مي كنم به آشناييشون و اينكه شاگرد مادرم بوده و البته همشهري من. اومده بود تو مراسم اطعام.
كاشكي يك هزارم اراده اونو من هم داشتم .

و اما داداش زائر:
و ان يمسسك الله بضر فلا كاشف له الا هو و ان يردك بخير فلا راد لفضله يصيب به من يشاء من عباده و هو الغفور الرحيم:
و اگه خدا بخواد به تو ضرري برسه ، هيچكي نمي تونه اون ضرر رو از تو دفع كنه و اگه واست خير و رحمتي بخواد ، بازم احدي نمي تونه تو رو از اون خير منع كنه كه خير و رحمت خدا به هر كي بخواد مي رسه و اون خداي آمرزنده و مهربونه.
آره عزيز من ، فكر نمي كني وقتش شده باشه كه فردين بازي رو كنار بذاري و نخواي همش به فكر بقيه باشي و يه كمم به فكر خودت باشي. فكر كردي تو چقدر مي توني تو سرنوشت بقيه تاثير گذار باشي ، شايد سرنوشت خودت يه خورده دست خودت باشه ولي سرنوشت بقيه اونقدرام كه فكر مي كني تو دست تو نيست.بيشتر فكر كن و هر چي دلت بهت ميگه ، همون جوري رفتار كن، يادته كه ، دلي فكر كن نه عقلي. اينجوري باور كن كه بهتر مي توني تصميم بگيري.
يا علي
 
Bottom