۱۳۸۴/۰۷/۱۸ | ۱۶:۴۳
به نام خدای علی
یه با ر ا ز یه خانواده نوشتم که در نزدیکی ما زندگی می کنن و از مشکلاتشون . همون دو دختر و مادرشون که مبتلا به سرطانه و پدر خانواده که از ر داربست پرت شده و فوت شده.
امروز مادرم یه خورده غذا براشون برد و حالتش بعد برگشتن دیدنی بود، میگفت که مادره وضعش خیلی بدت از قبل شده و هی رو تخت خوابی که تازگی ها از یه خانواده که مادر بزرگشون فوت شده گرفتن غلت میزده و ناله میکرد و التماس که تورو خدا به هر چی اشنا دارین بگین صدقه سریاشون رو بیارن واسه ما.
می فت دختر کوچیکش که دانشجو علوم قرانی دو و و شب رو تو تهرون ، هلال احمر با یه بیسکویت تو صف دارو بوده. 4 بسته قرص 400 هزار تومن. پول طلاهای خواهر بزرگه که شوهر کرده.
چون پول شیمی درمونی ندارن ،دستوراتش و گرفتن خودشون تو خونه دوا درمون میکنن. قبلا یه کلیه اش رو هم در اوردن و حالا م کرده.
از وضع زیرزمن استیجاریشون گفت و از دو تا پتو مندرسی که انداختن زر پاشون و من خیس خجالت که انقدر شرف ندارم که از حقوقم واسشون کنار بزارم. که اونقدر تونایی ندارم که زیر پر وبالشون رو بگیرم.
فقرو فساد وتبعیض احمدی نژاد به پا خیز
چی شد پس
چرا؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟
خداااااااااااا
کمیته مثلاامداد کجاست؟
چهار طرف ورودی ملایر رو نوشتن به شهر واقفین خیر اندیش خوش اومدین
پس کجان این واقفین خیر اندیش؟
آه
یا علی
 
Bottom