۱۳۸۴/۰۸/۰۲ | ۲۰:۰۷
به نام خدای علی
امشب تمام شد. امشب اختتامیه حق بود. امشب تنهایی علی به چاه هم سرایت کرد، چاه مدینه هم تنها شد.نمی دانم چه بنویسم، می نویسم علی.......اشکم سرازیر می شود ، می نویسم علی .........تنم میلرزد..........
یادم هست بار اول و اخری که عمره بودم........کنار خانه کعبه ، دور تا دور حرم کنگره کنگره هایی بود که زیر آنها نام خلفا رانوشته بودند و بالاتر از آنها کنگره هایی بود که نام مقدس الله را نوشته بودند و ناگاه درست در لحظه ای که از کنار حجر الاسود می گذشتی و طواف را شروع می کردی می دیدی که تنها جایی که این دو کنگره درست بالای هم قرار گرفته اند ، نام علی با نام الله گره خورده بود ، که یاد این حدیث می افتادی که علی مع الحق و الحق مع علی..........
حال امشب حق را از زمین برده اند .....عجب رسم بدیست ، عجب رسم بدیست ، بد است ..........چرا هر جا حقی هست نا حقی هم باید باشد.......
امشب که برای یتیمان کوفه نان می برد...... امشب که بیچارگان کوفه را یاری می کند ........امشب که برای بیوه زن نان می پزد ........امشب که چهره جلوی آتش تنور می گیرد و خود را از غفلت در حال یتیمان می ترساند..........امشب که به حال خلخال به غارت رفته زن یهودی غصه می خورد .........امشب که برای قاتل خویش شیر می فرستد .........امشب کوفه عجب سکوتی دارد.........عجب فضای کوفه مسموم است.......آی نخلهای کوفه و مدینه امشب آسوده بخوابید که از ضجه های پهلوان عرب خبری نیست..........آی چاههای کوفه و مدینه ، تا امروز به همه چاههای دنیا فخر می فروختید که همدم تنهایی علی شده اید و حال خود چه تنها شده اید.........علی ...امشب شب قدر است ......همه را دریاب ........کمک کن ..........مردانه باش ......یاریمان کن............
یا علی
 
Bottom