۱۳۸۴/۱۲/۰۲ | ۱۶:۲۸
تا حالا شده با خودتون بجنگید ، الان یه چند روزه دارم اینکارو می کنم. نمی دونم آخرش من می برم یا خودم. به هر حال اینم یه جور زندگیه که خودم انتخاب کردم. فکر می کنم عزیز مزاحم من الان دیگه رسیده باشه به مقصدش، انشالله که موفق باشه و لااقل اونجا دیگه کسی رو بدبخت نکنه ، هر چند بعید می دونم بتونه عادتاش رو ترک کنه.
بی زارم از تمتم رفیقان نارفیق
اینها چقدر فاصله دارند تا رفیق
من را به ابتذال نبودن کشانده اند
روح مرا به مسند پوچی نشانده اند
تا این برادران ریاکار زنده اند
این گرگ سیرتان جفا کار زنده اند
یعقوب درد می کشد و کور می شود
یوسف همیشه وصله ناجور می شود
اینجا نقاب شیر به کفتار می زنند
منصور را هر آینه بر دار می زنند
اینجا کسی برای کسی کس نمی شود
حتی عقاب در خور کرکس نمی شود
ما می رویم گرچه ز الطاف دوستان
بر جای جای پیکرمان زخم خنجر است
از سادگی است گر به کسی تکیه کرده ایم
اینجا که گرگ با سگ گله برادر است ....اینجا که گرگ با سگ گله برادر است ....اینجا که گرگ با سگ گله برادر است ....
 
Bottom