۱۳۸۶/۰۳/۲۱ | ۱۵:۵۴
از ابنعباس نقل شده كه چون فاطمه عليهاالسلام مخفيانه دفن شد، اين مسأله آبرو و حيثيت حكومت وقت را زير سؤال برد و اثر منفى در ميان مردم گذاشت، لذا آنان در يك شوراى توطئهآميز به اين نتيجه رسيدند كه على عليهالسلام بايد ترور! گردد آن هم در حال نماز صبح كه هوا تاريك است و قهراً قاتل شناخته نخواهد شد. بدين منظور خالد بن وليد را نامزد اين جنايت هولناك نمودند و قضيه را با وى در ميان گذاشته. او نيز اعلان آمادگى كرد و قرار بر اين شد كه چون ابوبكر سلام نماز را گفت، بلافاصله اين ترور صورت گيرد. اسماء بنت عميس، كه در اين تاريخ همسر ابوبكر بود، از پشتپرده اين توطئه را فهميد و جريان را از طريق كنيزش به اطلاع اميرالمؤمنين رسانيد، او بدون نگرانى در مسجد حاضر شد و ملاحظه كرد خالد با شمشير و آمادگى كامل در كنار او نشست. از سوى ديگر ابوبكر عواقب اين كار را سنجيد و نگران عكسالعمل مردم و خطر آتى آن گرديد، لذا تشهد نماز را چندين بار تكرار كرد و سلام نگفت: سرانجام قبل از خواندن سلام نماز خطاب به خالد گفت: «يا خالد لاتفعل ما امرتك; آنچه را دستور دادهام انجام نده» سپس سلام نماز را گفته و از نماز فارغ شد... على عليهالسلام در اين هنگام به خالد حمله كرد و شمشير او را از دستش گرفت و وى را به زمين كوبيده روى سينهاش نشست و خواست او را بكشد. مردمى كه حاضر بودند جلو آمدند تا خالد را نجات دهد ولى مقدور نشد... سرانجام ابنعباس او را به قبر پيامبر سوگند داد. با اين قسم على عليهالسلام خالد را رها كرد... (1)
1ـ ابن ابىالحديد، ج 17، ص 222- بحار ج 28، ص 305 و ج 47، ص 356- جلاءالعيون، ج 1، ص 200- اسرار آلمحمد، ص 102 - احتجاج طبرسى چاپ نجف، ج 1، ص 117.
1ـ ابن ابىالحديد، ج 17، ص 222- بحار ج 28، ص 305 و ج 47، ص 356- جلاءالعيون، ج 1، ص 200- اسرار آلمحمد، ص 102 - احتجاج طبرسى چاپ نجف، ج 1، ص 117.
همه خادمين خسته نباشند. تلاشها نتيجه داد. هيئت مکتب الشهدا دانشجويان دانشگاه تبريز رسميت يافت.(البته از طرف مسئولین اصلی رضایت آقاست که بعدا معلوم میشه)
ارسال یک نظر
<< صفحهی اصلی